بیوگرافی رامین راستاد بازیگر و همسرش کیست +عکس های خانوادگی

رامین راستاد متولد 2 خرداد 1351 در مشهد ، بازیگر سینما ، تئاتر و تلویزیون ایران است.  دانشجوی انصرافی رشته ادبیات در ترم سه دانشگاه است ، اصالتا تهران است بواسطه نظامی بودن پدرش در مشهد بدنیا آمد و دوران کودکی اش در بندرعباس سپری شد دو برادر به نامهای رامین و آرش دارد. رامین راستاد سالها پیش ازدواج کرده است و صاحب یک پسر و یک دختر است شاید جالب باشد بدانید دختر او صدف متولد 70 و پسرش آرشک متولد 82 است است.

بیوگرافی رامین راستاد و همسرش +عکس های خانوادگی را برای اولین بار در سایت شبونه مشاهده کنید.

بیوگرافی رامین راستاد و همسرش

بیوگرافی و زندگینامه بازیگر کشورمان رامین راستاد برای اولین بار عکسی از همسرش منتشر کرده و تولدش را تبریک گفته است.
وی در اینستاگرام خود تولد همسرش را تبریک گفته و نوشته است : تولدت مبارک جانا

عکس بازیگران مرد و همینطور همسر رامین راستاد را در عکس های بازیگران مشاهده کنید.

عکس جدید رامین راستاد و همسرش

همسر رامین راستاد

این هنرمند جوان در سال 1351 در مشهد به دنیا امده و ابتدا در رشته ادبیات تحصیل کرده و اما بعد از مدتی به دلیل علاقه به بازیگری وارد این عرصه شده و در دوره های بازیگر در کلاس های آزاد این حرفه تحصیل کرده است.

درباره ازدواج وی باید گقت که در سن کم و پایین ازدواج کرده و خیلی زود تشکیل خانواده داده و دو فرزند دختر و پسر دارد که دخترش در سن جوانی و پسرش آرشک به سن نوجوانی رسیده است.

دربیاره دخترش نیز گفته است که وی در یکی دو در نوجوانی نقش بازی کرد و اما
خودش علاقه ای به بازیگری ندارد.
از سریال به یاد ماندنی زیر تیغ دیده شد و مخاطبان با بازی وی و چهره اش بیشتر آشنا شدند.

عکس رامین راستاد و پسرش آرشک

بازیگر سریال زیر تیغ فرد ورزشکاری بوده و در رشته فوتبال فعالیت می کرد است و شروع بازیگری وی از دهه هفتاد می باشد.

بعد از انصراف از دانشگاه در کلاس های استاد امین تارخ از بازیگران قدیمی و پیشکسوت سینمای ایران شرکت کرده و دوره های بازیگری را گذراند و وارد حرفه سینما و هنر شد.

همچنین ببینید: بیوگرافی پرچهر قنبری همسر شهاب حسینی

از کارهای شاخص وی سریال جراحت نیز یکی از بهترین نقش های ایشان است که در ماه رمضان پخش شد.
بنا به گفته وی عاشق ورزش کردن و رشته های ورزرشی مانند کشتی و فوتبال است و با بیشتر
اسطوره های فوتبال مانند علی دایی رفاقت دارد .

اگر بازیگر نمی شد یکی از ورزشکاران مطرح بوده و در این عرصه فعالیت می کرد.

از جمله علاقه مندی هایش مطالعه و کتا ب خواندن است و از موسیقی رپ خوشش می آید
و گاهی نیز پاپ و سنتی گوش می کند.
این بازیگر به دلایل نام معلومی بسیار کم کار شده و مانند سابق در سریال و فیلمی دیده
نمی شود و در واقع باید گفت علت این حضور کم رنگ اصلا مشخص نیست.
البته این تازگی ندارد و بیشتر بازیگران در حالی که حتی یک کار در پروژه کاری ندارند ،
گاهی مشاهده می شود که دیگر بازیگر در حال ایفای نقش در چند سریال هم زمان است که
هر شبکه را که بزنی نقش وی را میبینی که در حال بازی است.

از فوتبال تا بازیگری

من قبلا فوتبالیست بودم و به صورت حرفه ای این رشته را دنبال می کردم و در تیم آتش نشانی تهران به عنوان دفاع آخر بازی می کردم. ولی چه کنم که عشق بازیگری نگذاشت فوتبال را ادامه دهم.

به شدت فوتبال را پیگیری میکنم و پرسپولیسیه دو آتشه هستم.

حمایت رامین راستاد از علی دایی

رامین راستاد در واکنش به شوخی حسین کلهر ، مجری برنامه «سلام صبح بخیر» با تعداد گل های علی دایی در اینستاگرام نوشت :

آقای نمکدون ، آقای سلسله جبال نمک ، واقعا قحط الرجال شده که تو میشی مجری برنامه زنده ، اگر تربیت نداری حداقل تحقیق کن و دهنتو باز کن. برای اینکه بفهمی حرف مفت می زنی اونم رو آنتن زنده ، برو سرچ کن ببین چند گل از 17 گل به تیم مالدیو رو علی دایی زده. اما خوب لابد تو هم معتقدی بدنامی بهتر از گمنامیه…

سیگاری هستم

فعلا حداقل کاری که کرده ام این است که به هیچ عنوان در خانه سیگار نمی کشم

یک هواکش قوی در خانه داریم که اگر احیانا بخواهم سیگار بکشم ، زیر آن هواکش می کشم و در آن لحظه بچه هایم حق ندارند به آشپزخانه بیایند.

عصبانیت رامین راستاد از هالک ایرانی

رامین راستاد بازیگر،‌ کارگردان و تهیه‌کننده در صفحه اینستاگرام خود و نیز در مصاحبه‌ای اینترنتی به شکست عجیب سجاد غریبی واکنش تندی نشان داد.

رامین راستاد در صفحه اینستاگرام پدر پستی با انتشار عکسی از سجاد غریبی نوشت: ۸۰ میلیون تلاش میکنن پرچم بالا باشه. اونوقت یه کوه دنبه به اسم هالک، البته از نوع چینی و فیک، تنهایی پرچم رو میکنه تو گل. جالب‌تر اینه هیچ کسی‌ هم نیست بزنه تو دهن این احمق مجازی. و غم‌انگیزتر اینکه یه سری هوادار هم داره که غیرتشو میکشن… پ ن: بیشتر از این آبروی ورزش‌کارای کاربلد و شریف ما رو نبر ‌و بتمرگ تو خونه‌ت پای فتوشاپ بازیتو بکن.

برخی بازیگر ها در پارتی‌های شبانه انتخاب می‌شوند

سینمای ایران آنقدر جدی نیست که مافیای جدی داشته باشد. بازیگرانی که در پارتی ها انتخاب میشوند اگر چیزی در چنته نداشته باشند خیلی زود فراموش میشوند. گردش مالی سینما در ایران از یک کارخانه تولید شامپو کمتر است.

“رامین راستاد” بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص وضعیت سینمای ایران گفت: سینمای ایران آنقدر جدی نیست که مافیای جدی داشته باشد.

وی افزود: البته قبول دارم برخی در پارتی‌های شبانه و استخرها بازیگر می‌شوند اما این به معنای مافیا نیست.

این بازیگر ادامه داد :بازیگرانی که در پارتی ها انتخاب میشوند اگر چیزی در چنته نداشته باشند خیلی زود فراموش میشوند و متاسفانه گردش مالی سینما در ایران از یک کارخانه تولید شامپو کمتر است.

بازیگر «زیرخاکی» در ادامه درباره همبازی بودن با پژمان جمشیدی گفت: پژمان جمشیدی از بهترین بازیگران سینمای ایران است و به لحاظ بازیگری و رفتار حرفه ای از بسیاری از بازیگران سرشناس بهتر است.

وی گفت: برای کسانی که چند سال پیش در جشنواره فیلم فجر به پژمان جمشیدی خندیدند متاسفم.

راستاد در پایان تصریح کرد: پژمان جمشیدی از همان ابتدا باید بازیگر میشد نه فوتبالسیت. شاید اگر از همان ابتدا بجای فوتبال وارد سینما میشد الان کاندیدای اسکار بود.

رامین راستاد عشق محرم بوده

من هم مثل هر کودک و نوجوان دیگری یک شور و عشقی به ایام محرم داشتم. مدتی قبل داشتم به یکی از دوستانم می‌گفتم ما برای اینکه یک پرچم یا کتل در دست‌مان بگیریم، می‌جنگیدیم و دعوا می‌کردیم. اما این علاقه از یک جایی به بعد به اعتقاد آگاهانه داشتن تبدیل می‌شود. من خوشبختانه به دلیل وجود یک پدر فرهنگی در خانه که هر روز حداقل ۴ یا ۵ ساعت مطالعه می‌کرد، این شانس را داشتم که خیلی مستند با امام حسین (ع) آشنا شوم.

من هم مثل هر جوان دیگری کم کم علاقه‌ام بیشتر شد و هیچوقت یادم نمی‌رود، شاید در ۱۸ یا ۱۹ سالگی‌ام با چند تا از دوستانم در پشت خانه‌ی یکی از دوستان که زمین خاکی بود، برای اولین‌بار هیات‌مان را راه‌اندازی کردیم. خیلی خوشحال هستم که آن هیات هنوز هم با همان قدرت پابرجاست.

یک خاطره دارم که هر بار می‌خواهم بگویم، ‌می‌ترسم. چون با خودم می‌گویم نکند کسی فکر کند من می‌خواهم شعار بدهم. یک پسربچه‌ای را هر سال ظهر عاشورا به هیات ما می‌آوردند که با واکر می‌آمد و شاید ۹ یا ۱۰ ساله بود. من هر بار که او را می‌دیدم برایش زنجیر می‌زدم و او را به امام حسین (ع) یادآوری می‌کردم. شاید سال چهارم یا پنجم بود که باز هم می‌آمد اما بدون واکر و دست مادرش را گرفته و آمده بود. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد و اصلا نمی‌خواهم قضاوت کنم که آن اتفاق چه بود.

یک‌بار هم شب‌ها داخل هیات می‌خوابیدیم که کارها را انجام دهیم، روبه‌روی هیات ما یک آقایی بود که بادیگارد بود و یک شب در هیات را باز کرد و آمد برای‌مان چای آورد.